نمیدونم داد بزنم بگم خدا چرا؟ نمیدونم خودم رو گمگور کنم . فقط آرامش میخوام خدایا خودت میدونی که حالم چقد بده
نمیدونم داد بزنم بگم خدا چرا؟ نمیدونم خودم رو گمگور کنم . فقط آرامش میخوام خدایا خودت میدونی که حالم چقد بده
سلام خیلی ناراحت شدم از چیزی که خوندم
واقعا متاسفم حتما شرایط خیلی بدی رو دارید تجربه میکنید
اون دیگه نخواست ادامه بده؟؟؟ چرا؟؟؟
سلام
نميدونم چرا ولي تو يکي از تاپيکها ک شرکت کرديد احساس کردم شاد نيستيد...
و واس تاپيک خاطره از شب خاستگاري مطمئن شدم ک ....
اميدوارم ب اون چيزي ک لياقتشو داريد برسيد
دليلشو بپرسيد.مشاوره حضوري بريد.شما خاستگاري ايشون رفتيد و دو سال نامزد بوديد؟خيلي طول کشيد نامزديتون
عجب....
حتما ي دليلي داشته.منم وقتي نامزدم هرروز ميامد سرد شدم و ازش خواستم فاصله بگيره...ميدونيد ما دخترها دوست نداريم طرفمون خيلي خوب و لطيف باشه.کمي ازش فاصله بگيريد و اصلا سمتش نريد.بذاريد جاي خاليتون رو حس کنه
امکان نداره بدون دليل اينکارو کرده باشه.حتما اين اواخر تو رفتارش ي چيزايي نشون داد ک متوجه شي سرد شده
ببین ادم ها تو عصبانیت همه حرفی میزنن
اروم باش فردا با خانوادت یا خودت تنها باز برو باهاش حرف بزن
شاید تو عصبانیت چیزی گفته
ازش بخواه دلیل منطقی بیاره
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
لابد ي سوءتفاهم...
اميدوارم حل شه
از بزرگترها بخوايد پادرميوني کنن
منظورم خانواده خودتونه ک مطمئن هستيد ازشون
ب قول دوستمون پريماه لابد عصباني بوده...
شما فردا با خانواده برو خونشون و از مادر بخوايد باهاش صحبت کنه
جریان از جای شروع شد که من سیگاری شدم واسه حالا یه اتفاقاتی ازم خواست بذارم کنار منم گفتم باشه ولی کمکم کن . اینکارو هیچوقت نکرد و خودم تلاش میکردم ترک کنم . تا چند روز پیش تصمیم گرفتم ترک کنم یروز بهش گفتم اگه تا اخر برج بگم سیگار رو ترک کردم چیکار میکنی گفت معلومه خوشحال میشم منم نگفتم دارم ترک میکنم و اون روزا داشتم آروم آروم میداشتمش کنار تا یروز کفری شد از سیگارم و همه چیو خراب کرد. حالا من هرچی بهش میگم بخاطر تو ترک کردم ولی خواستم به موقع بگم میگه دیگه فرصتت رو از دست دادی . من فقط 2 روز دیرتر بهش گفتم . حقم بود جدا شه ازم؟
اصن اين موضوعي نيس ک ب جدايي ختم شه.ايشون فقط قهر کردن.نگران نباشيد.اميدوار باشيد و فردا حتما بريد خونشون
ببین ادم ها هزار تا حرف میتونن بزنن
ببین تو عمل هم همینطوره
؟؟؟؟
زود قضاوت نکن هنوز چند ساعت از این اتفاق دعوا بینتون گذشته
پس بذار زمان همه چیز مشخص میکنه تا چند روز اینده
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
ب خانواده نگيد نامزدم گفته جدا شيم.بگيد ي دلخوري کوچيک پيش اومده اگه شما بيايد اشتي ميکنه.فردا ي شاخه گل و شيريني بخريد با ي هديه کوچيک بريد نامزدتون رو ببينيد.
مطمئنم با خبرهاي خوش برميگرديد
بنظرم با ي ديدار مجدد حل ميشه.تو اطرافيانم زياد ديدم.دختره قسم ميخورد ميخواد جدا شه ولي تا نامزدشو ميديد اروم ميشد.
ببخشيد ک ميگم بريد خصوصي باهاش حرف بزنيد نوازشش کنيد تو اغوش بگيريدش.اينا خيلي تاثير داره.
منم ب نامزدم چندبار گفتم حسي ندارم بهت ولي خب عصباني بودم و منتظر بودم اون بياد سمتم.
ما دخترا ناز زياد داريم.اصلا دوس داريم همش قهر کنيم تا عشقمون بياد بگه تو قهر ولي من نميذارم بري.اکثر ماها اينجوري هستيم.بد ب دلتون راه نديد.نامزدتون عصباني بود .مطمئن باشيد برميگرده
شما واس عشقتون قدم برداري کوچيک نميشي.يکبار امتحان کنيد ضرر نداره
اميدوارم فردا با خبرهاي خوش برگرديد
لطفا بيايد و واس ماهم بگيد چي شد
موفق باشيد و هميشه شاد در کنار خانواده و عشقتون
اقا رامش زنها حرفهای احساسیو غیر منطقی زیاد میزنن.اگه موضوع فقط سیگار باشه برمیگرده
مخصوصا که شخصیت خانمتون دم دمی مزاج هست اصلا نمیشه حرفشو جدی گرفت. میشه؟
راستی مطمینی موضوع فقط همین بوده؟ دلخوری دیگه ای نبود؟
سختی ها باعث میشوند که بعضی ها بشکنند و بعضی ها رکورد بشکنند
چند سالتونه؟
خداحافظ
این ایدی دیگه دست من نیست..خصوصی نفرستید..
اینم از سعید021 ک ب پایان رسید.....
اقا رامش من حرفهای مهمتر از اینم از اینجور ادمای دو دمی مزاج شنیدم که بعد از
نهایتا یک هفته درست برعکسشو عمل کردن. فعلا جدی نگیرین.
هیچ پیامی ندین تا خودش به حرفاش فکر کنه.
شما و نامزدتون چند سالتونه؟ از شغل و درامد شما راضی بود؟
سختی ها باعث میشوند که بعضی ها بشکنند و بعضی ها رکورد بشکنند
همیشه خودشم میگفت من عصبی که میشم بد میشم حرفای میزنم که اصلا واقعیت نداره ولی این بار گیجم کرده . من 27 سالمه اونم 22 سالشه من شغل آزادم درآمدم بد نیست و اون هیچوقت نمیگفت ناراضی هستم و خودمم میدیدم که با اینکه شاید کم باشه ولی راضی بود و فقط همیشه میگفت سیگار و ترک کن من هیچی نمیخوام ازت
از نظر تحصیلات کدوم بالاترید؟
سختی ها باعث میشوند که بعضی ها بشکنند و بعضی ها رکورد بشکنند
نمیدونم تا چه حد رو این قضیه حساسه. ولی خوب اگه ناراحتی از این قضیه داشت حداقل یه بار تا حالا به روتون میاورد.
سختی ها باعث میشوند که بعضی ها بشکنند و بعضی ها رکورد بشکنند
دوره نامزدیتونم طولانی شده باید زودتر عقد میکردید. این حس به دختر القا میشه که قضیه از نظر طرفش جدی نیست
سختی ها باعث میشوند که بعضی ها بشکنند و بعضی ها رکورد بشکنند
با این چیزایی که گفتین به نظر میاد که حرفاش از روی عصبانیت بوده و برمیگرده.
فعلا کاری بکارش نداشته باش تا فکر نکنه خیلی اویزونی. بذاراونم دلش تنگ شه(هر چند میدونم شما دووم نمیارید
وزنگ میزنید)
اگه برگشت حتما قبل ازدواج باید یه مشاوره حضوری برین با هم. تا ببینه این ازدواج به صلاح شما هست یا نه
سختی ها باعث میشوند که بعضی ها بشکنند و بعضی ها رکورد بشکنند
داداش شما دیروز پریروز بود داشتید تو تاپیک قبلی صحبت می کردین من بهتون گفتم باهاش تماس نگیرید شما ظاهرا دوباره تماس گرفتین.
ببین من یه نصیحتی بهت میکنم.
برای کسی بمیر که برات تب کنه.دو طرف واقعا باید همدیگه رو باید بخوان اگه طرف سر همچین موضوع الکی بخواد رابطه رو برا همیشه به هم بزنه که بهتره الان اینکار رو بکنه.
شما شخصیت و جایگاه خودتون رو خورد نکنید.به اندازه کافی خواهش تمنا کردین.کاری نکنید. اگر برگشت و شما رو خواست ادامه بدین نخواست زندگی تون رو ادامه بدین.
شما که 27 سالتونه باید سرد و گرم روزگار رو چشیده باشید.احساسی فکر نکنید در حد سنتون رفتار کنید خودتون رو خورد نکنید.
مطمئن باش ادامه دادن با خواهش و التماس فقط بیشتر به شما ضربه میزنه.
به قول خارجی ها
Act your age.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)